یادداشت سردبیر، شماره ١٨٧
تونس: کدام آینده؟
سرمایه داری یا سوسیالیسم؟

بدون تردید در دنیای بحران زده سرمایه داری امروز و مشقاتی که بر میلیاردها انسان زحمتکش تحمیل میکند، تحولات سیاسی تونس نوری در تاریکی و امیدی به ممکن بودن یک آینده بهتر است. تحولات در تونس ابدا "تونسی" نخواهد ماند و تاکنون بمثابه یک چاشنی انفجاری در کشورهای آفریقا و خاورمیانه عمل کرده و تاثیرات بلافصل خود را بجا گذاشته است. آینده تونس اما در کشمکش وسیع طبقاتی ای تعیین خواهد شد که فی الحال نیروهای متخاصم این کشمکش در ابعاد جهانی و منطقه ای و کشوری در مقابل هم صف کشیده اند. نیروهائی که از یکسو برای حفظ و اعاده وضع موجود تلاش میکنند و از سوی دیگر تلاش دارند یک آینده متمایز و تغییراتی ریشه ای محصول این تحولات باشد.

تونس، الگوی سرمایه داری جهانی در آفریقا، کشوری که تا دو ماه پیش "با ثبات" ترین سرمایه داری آفریقا محسوب میشد، کشوری که دولتهای غربی به تحولات اخیر آن بدبین و ساکت، و حتی مانند دولت فرانسه در تلاش برای مهار سرکوبگرانه آن بودند، در اولین گامهای تحرک انقلابی اش بساط دولت و دیکتاتوری 23 ساله بن علی را درهم پیچید. شورش برای نان و انفجار توده ای علیه فقر و اختناق تا همینجا دنیا را لرزانده است. بسرعت اعتراضات علیه فقر به مصر، الجزایر، اردن، سودان، عربستان و دیگر کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا کشید. در آمریکای لاتین کارگران بولیوی پیشقدم بودند اما اگرچه تا سرنگونی مورالس پیش نرفتند ولی کارت قرمزی به دولتهای قاره دادند تا حساب دستشان باشد. اما با رویدادهای تونس بسرعت دولتهای فاسد و دیکتاتور و نوکر سرمایه عقب نشستند و طرحهای حذف سوبسیدها و گرانی ارزاق عمومی را پس گرفتند. ناگهان از شاه فهد و حسنی مبارک و امیر کویت و هر فسیلی که بر این کشورها حکم میراند با عجله ظاهر شدند و گفتند پس میگیرند. آنها عقب نشستند چون میدانستند بعد از تونس نوبت آنهاست. انفجار دیروز مصر و تاکید بر راه تونس گواهی است. از همان ابتدا معلوم شد که نه دولتهای دمکراتیک غربی، نه دولتهای فاسد و دیکتاتور در آفریقا و خاورمیانه و نه جریانات اسلامی موافق تحولات تونس نیستند. حال که در مقابل چشمانشان بن علی و دولتش سرنگون شده است هر کدام بنوعی تلاش میکنند حرکت انقلابی کارگران و مردم زحمتکش تونس و کشورهای منطقه را کنترل و نهایتا به شکست بکشانند.     

تونس دریچه ای به آینده است. تحولات تونس ادامه مبارزات طبقه کارگر در اروپا و مبارزات توده ای در ایران و منطقه است. در متن بحران جهانی و تعرض سرمایه به بشریت کارگر، شورش و قیام علیه دیکتاتوری و فقر و برای نان و آزادی و حرمت و رفاه، نشانگر آغاز دوره جدیدی از اعتراض علیه دیکتاتوریهای سرمایه در کشورهای مبتنی بر اختناق عریان و کار ارزان و کارگر خاموش است. تردیدی نباید داشت که با رویدادهای جهانی و منطقه ای و بویژه با یک پیروزی چپ در تونس یا ایران، عمر حکومتهای فاسد و دیکتاتور با سلاطین و امامان مادام العمر تمام است. دوران شیخ نشین هائی که زمانی توسط انگلستان برای نگهبانی و ارتزاق فامیلی از چند چاه نفت ایجاد شد رو به اتمام است. حکومتها و دولتهائی که با حمایت آمریکا و غرب توسط چند احمق مفتخور یا یک فامیل اداره میشوند، در پایان خط هستند. در متن بن بست و بی آبروئی راه حل های سرمایه داری بعد از پایان جنگ سرد، کارگران و زحمتکشان به الگوهای کلاسیک و طبقاتی خود روی آورده اند. معضل بورژوازی اینست که از یکسو سرمایه داری در کشورهای تحت سلطه به روشهای قدیم قابل اداره نیست و از سوی دیگر هیچ جناح سرمایه پلاتفرمی متمایز از پلاتفرم ریاضت کشی و استثمار شدید طبقه کارگر ندارد. بار دیگر این امکان هست که با پیشروی و یا پیروزی کارگری در یک کشور منطقه، جنبشهای سوسیالیستی و سکولاریستی جان تازه ای بگیرد و کمونیسم کارگری به جنبشی عینی و یک راه حل واقعی در جوامع خاورمیانه و شمال آفریقا تبدیل شود.

بشریت کارگر به تحولات تونس با اشتیاق و نگرانی نگاه میکند. سقوط دیکتاتور، شکستن چتر اختناق، پوچ درآمدن اسطوره ارتش مکانیزه و قوی سرکوبگر، آزادی زندانیان سیاسی، آزادی احزاب، دستگیری بخشی از سوپر میلیاردرهای تونسی و مصادره بخشی از اموال مسروقه آنان، ایجاد کمیته ها و نهادهای عمل مستقیم توده ای و غیره، تنها میتواند محصول حرکتی پیگیر و روحیه ای انقلابی برای تغییر وضع موجود باشد. این دستاوردها با 50 سال مشاعره اسلامی در مورد "اصلاحات" و "ولی فقیه مشروطه" و "مبارزه مسالمت آمیز در چهارچوب قانون اساسی" حاصل نمیشد. مردم تونس حتی به مغز اصلاح طلبان اسلامی شرق زده ایران فرو کردند که در دفاع از دیکتاتور و فقر و اختناق هرچه علیه انقلاب شیپور را از سرگشاد بزنند تنها ماهیت ارتجاعی اهدافشان را برملا میکنید. کسانی که بقول خودشان "انقلاب را فحش تبدیل کردند" و آخوند و دستگاه جنایاتش را تطهیر کردند، امروز در مقابل اراده تونسی ها شرمنده اند و احساس "حقارت ملی" میکنند. مردم تونس برای هزارمین بار نشان دادند که برای نفی دیکتاتوری و کسب هر درجه آزادی باید با قدرت و پیگیری و نه گفتن دیکتاتور را پائین کشید. "بن علی باید برود" به اراده عمومی تبدیل شد و کشتار مخالفان و وعده های پوچ رئیس جمهور نتوانست این موج را مهار کند و هنوز با قدرت ادامه دارد.

بعد از برکناری دولت و فرار رئیس جمهور، هم اکنون جدال واقعی جنبشهای سیاسی برسر تعیین تکلیف قدرت سیاسی و ترسیم سیمای آتی جامعه تونس شروع شده است. تونس وارد یک دوران انقلابی شده است که در حلقه اول به سقوط دیکتاتور منجر شده است. وقتی که سقوط بن علی مسجل شد، ارتش وارد عمل شد و تلاش کرد سقوط دیکتاتور را بنام خود ثبت کند. شکاف بین ارتش و حکومتهای کودتائی همواره وجود داشته است. نه دولتها به ارتش تماما اطمینان دارند و نه ارتش که خود بازیگر کودتاها بوده است در دوره های بحران سرنوشت خود را به سرنوشت دیکتاتوریهای در حال احتضار گره میزند. ارتش به اصطلاح موقتا "کنار مردم ایستاد" تا در آینده نزدیک "مردم را بکوبد". ارتش بعنوان "حافظ نظم" در خیابان است تا در اعاده نظم بورژوائی نقش درخورش را ایفا کند. ترکیبی از بورژوازی دستگاهی و اپوزیسیون در دولت موقت شریک شده است تا بتواند با وعده و امتیاز وقت بخرد و بورژوازی با تجدید آرایش دوره انقلابی را پشت سر بگذارد و دستاوردهای قیام را یکی بعد از دیگری پس بگیرد. بن علی رفته است اما بن علی های دیگر در دالانهای قدرت جولان میدهند. هدف کل اردوی بورژوائی اعاده وضع پیشین و سرکوبی تمایلات انقلابی است.

طبقه کارگر و محرومان شهری که مهمترین نقش را در سرنگونی دیکتاتور تونس داشتند نیز باید تجدید آرایش کند. اردوی کارگری و سوسیالیستی نیازمند آرایش دوره انقلابی و دورخیز برای سرنگونی حکومت موقت و تسخیر تمام قدرت است. فرجه ای که با سقوط بن علی ایجاد شده معلوم نیست چند ماه و یا چند سال طول میکشد. اما تردیدی نیست که بورژوازی بسرعت دست اندر کار اعاده نظم و بازگشت به موقعیت پیشین است. قدرت ژله ای و لرزان شکل گرفته در بالا را باید با قدرتی آلترناتیو و توده ای در پائین درهم شکست. ایجاد ارگانهای اعمال اراده مستقیم توده ای، ایجاد شوراها در محلهای کار و زیست و در مقیاس منطقه ای و شهری، ایجاد کمیته های انقلابی و شبکه های جوانان برای بسیج توده ای، ایجاد سازمانهای توده ای زنان برای دفاع از برابری و رفع تبعیض، ایجاد قدرت آلترناتیو نظامی در مقابل نیروی سرکوب و ارتش حرفه ای و برای حراست از آزادیهای سیاسی، گامهای اساسی و فوری اند.

مهمتر از همه طبقه کارگر ستاد رزمنده و رهبری کننده در مقیاس کشوری، حزب سیاسی کارگری نیاز دارد. حزبی که متشکل کننده رهبران و پیشروان انقلابی و توده های طبقه کارگر باشد. حزبی که کل آزادیخواهی و سکولاریسم و تمایلات برابری طلبانه مردم تونس را نمایندگی کند و بعنوان رهبر آزادی جامعه قد علم کند. حزبی سوسیالیستی و کمونیستی کارگری که سرمایه داری را بعنوان ریشه دیکتاتوری و فقر مورد تهاجم قرار داد و پیروزی کنونی را با یک انقلاب کارگری به فرجام برساند.          

دوره کنونی در تونس دوره سلب است و تلاشهای روزهای اخیر نیز بر همین قانونمندی دلالت دارد. باید متحدانه و بدون هیچ توهمی بر کنار رفتن کلیه عناصر حکومت پیشین تاکید کرد. بن علی رفت، پسر عموهایش و کل مسببین ارتجاع و اختناق و فلاکت در تونس هم باید بروند. مردم علیه بن علی بپا نخواستند تا حکومت را دست رئیس سازمان امنیت او دهند. مردم علیه فقر بپا نخواستند تا حکومت دیگری مبتنی بر فقر سر کار بیاورند. مردم علیه نیروی سرکوب و ارتش و پلیس قهرمانانه نایستادند تا ارتش و نیروی سرکوب را تطهیر کنند. همین ارتش حافظ سرمایه، که خود در جدال سیاسی درون حکومتی درگیر است، بسرعت در مقابل جنبش آزادیخواهی و ارگانهای انقلابی کارگران و مردم زحمتکش قرار میگیرد. کارگران باید خواهان انحلال کل سیستم ارتش حرفه ای و دستگاههای سرکوب شوند. سازمان امنیت و اطلاعات و دیگر نهادهای جاسوسی حکومت باید منحل شود. دین اکیدا باید از دولت و آموزش و پروش جدا باشد. نباید به جریانات ارتجاعی اسلامی یک ذره امتیاز داد. کلیه دارائیها و ثروتهای بسرقت رفته کارگران و مردم باید باز پس داده شود. کلیه اموال و دارائی های کسانیکه در حکومت سابق بودند باید بررسی شود. همه دیون و قراردادهای دولت بن علی فاقد اعتبار است. دیپلماسی سری باید لغو شود. هیچ کسی حق ندارد از بالای سر مردم تونس و با بند و بست و بنام مردم تونس توافقی بکند. هر سیاست و توافق دولت موقت مادام که توده کارگران آنرا تائید نکرده اند فاقد اعتبار است. اموال سرمایه داران و طایفه هائ که خون اکثریت مردم را در شیشه کرده اند باید توسط ارگانهای انقلابی کارگران و مردم زحمتکش مصادره شود.

کارگران کمونیست و سوسیالیست!
شما پیشقراولان انقلاب در آفریقا و آسیا در سده بیست و یکم هستید. پراتیک انقلابی شما تاریخ را شکل میدهد و منشا تحرک و امید آزادی در جهان میشود. در تونس فرصتی فوق العاده برای یک پیروزی کارگری فراهم شده است. به کم نباید قناعت کنید. هیچ درجه سازش با ستم و استثمار و بیحقوقی را نپذیرید. یک ذره به نیروهای بورژوائی اعم از ناسیونالیستی و اسلامی اعتماد نکنید. یک ذره به ارتش و نهادهای سرکوب و اردوی بورژواها در دولت موقت تکیه نکنید. یک ذره از دستاوردهای سکولار و قوانین مترقی پیشین مانند برابری حقوقی زن و مرد، لغو مجازات اعدام، و غیره کوتاه نیائید. نه فقط نباید کوتاه آمد بلکه باید فراتر رفت. اسلام و مذهب باید امر خصوصی باشد. جریانات اسلامی یک خطر بالفعل علیه کارگران و یک متحد دیکتاتوری جدید اند. از تجربه تلخ ایران 57 غافل نشوید و یک ذره به جریانات اسلامی اعتماد نکنید و وارد هیچ ائتلافی با آنها نشوید. نباید فریب مجلس موسسان قانون اساسی و شعارهای بورژوائی که بخشا توسط چپها مطرح میشود را خورد.

در مقابل دولت موقت بورژوائی باید دولت موقت انقلابی کارگری را قرار داد. در مقابل ارتش حرفه ای بورژوائی باید ارتش کارگری و میلیس توده ای را قرار داد. در مقابل بورکراسی و ارگانهای بورکراتیک دولتی باید قدرت شوراها و ارگانهای اعمال اراده توده ای را قرار داد. در مقابل آرایش جدید بورژوازی داخلی و بین المللی باید آرایش کارگری و حزب سیاسی کارگری کمونیستی را قرار داد. در مقابل ائتلاف اردوی راست جامعه باید ائتلاف اردوی چپ جامعه را قراد داد. در مقابل راه حل سیاسی بورژوائی باید راه حل سیاسی کارگری را قرار داد. پیروزی مردم تونس در گرو اینست که کارگران و متحدین شان به وضعیت موجود، به سرمایه داری در تمام اشکالش، پایان دهند. در تونس علیرغم هر درجه پیروزی و پیشروی تاکنونی، نهایتا یا سرمایه داری یا سوسیالیسم است که آینده را شکل خواهد داد. تردیدی نیست حکومت بعدی سرمایه اگر ادامه بن علی نباشد تفاوت ماهوی با آن ندارد. سرمایه زخم خورده با توحش وسیع تری بازخواهد گشت. تنها کارگران میتوانند آینده سوسیالیستی را ترسیم کنند و امید سوسیالیسم را بار دیگر در جهان به آرمان میلیاردها نفر تبدیل کنند.

حزب اتحاد کمونیسم کارگری همراه با کارگران و کمونیستها و آزادیخواهان ایران و جهان، خود را در شادی عمیق جنبش آزادیخواهی در تونس و سقوط دیکتاتور شریک میداند و این پیروزی را صمیمانه به کارگران و مردم انقلابی تونس و جهان تبریک میگوید. در عین حال ما با نگرانی اوضاع را دنبال میکنیم. ما نگران عدم وجود تحزب سیاسی کمونیستی طبقه کارگر، نگران به کم رضایت دادن و دنبال وعده های بالائی ها رفتن، نگران عدم قاطعیت انقلابی، نگران دسیسه های بورژوازی و ارتش و موج برگشت ارتجاع سیاسی هستیم. سرمایه داران یک ضربه قاطع از طبقه ما نوش جان کرده اند اما هنوز سنگرهای زیادی برای فتح پیش روی ماست. پیروزی ممکن است اگر بسرعت ویژه دوره انقلابی به سوالات اساسی پاسخ دهیم و نیرو و پتانسیل انقلابی موجود را در خدمت یک پیروزی سوسیالیستی و کارگری بکار گیریم.

در این روزها "ما همه تونسی هستیم"! زنده باد کارگران و مردم انقلابی تونس! زنده باد اتحاد انترناسیونالیستی طبقه کارگر! پیش بسوی انقلاب کارگری و برپائی جامعه آزاد کمونیستی!  *